تيک تيک,تيک تيک,تيک تيک,تيک تيک
تيک تيک صدا ميآد,گل شهر ما ميآد
تيک تيک صدا ميآد,از تو کوچه ها ميآد
تيک تيک,تيک تيک,تيک تيک,تيک تيک
تيک تيک منتظرن,پسرای Ù…ØÙ„مون
تيک تيک منتظرن,تا بيای تو کوچمون
اما من تن نميدم سرم بکار خودمه
آينه شمعدون دستم عهد و پيمون بستم
که نرم با دل� تنگ
لب دريا سر سنگ
موج موهاتو نبينم
از لبات بوسه نچينم
گل,گل,گل اندام
امشب از نگاهت من مست مستم
گل,گل,گل اندام
مست اون چشاتم عهدو شکستم
گل,گل,گل اندام
امشب از نگاهت من مست مستم
گل,گل,گل اندام
مست اون چشاتم عهدو شکستم
عاشقت هستم,عاشقت هستم.
تيک تيک,تيک تيک,تيک تيک,تيک تيک
تيک تيک صدا ميآد,گل شهر ما ميآد
تيک تيک صدا ميآد,از تو کوچه ها ميآد
عشق رؤيايی من از تو قصه ها ميآد
عشق رؤيايی من از تو قصه ها ميآد
گل,گل,گل اندام
امشب از نگاهت من مست مستم
گل,گل,گل اندام
مست اون چشاتم عهدو شکستم
گل,گل,گل اندام
امشب از نگاهت من مست مستم
گل,گل,گل اندام
مست اون چشاتم عهدو شکستم
عاشقت هستم,عاشقت هستم
عشق رؤيايی من از تو قصه ها ميآد
My dreamful love is coming from love story
.........................................................................................................................................................
ديشب از آسمون ستاره ميچيدم
رو برگهای گلها شبنم ميپاشيدم
وقتی بيدار شدم گل کرده بود خورشيد
آخه ديشب بازم خواب تورو ديدم
صدای تو برام صدای بارونه
منو با نم نم� گرمش ميخوابونه
نگام که ميکنی برق نگاه تو
تموم تاروپودمو ميلرزونه
يه شب از اون شبهای روشن آبی
Ú†Ù‡ ØØ§Ù„ÛŒ با تو داشتم توی مهتابی
بيا ای قصه هات شيرين تر از رؤيا
که امشب به سرم باز زده بيخوابی
دلم پر ميزنه در هوای تو
دلم چه خوابها ديده باز برای تو
هنوز تب ميکنم مثل تابستون
وقتی يادم ميآد گل بوسه های تو
................................................................................................................................................
ترا من چشم در راهم
I believe,I'll meet my only one and be glad! My precious love,I'll do everything for you.
................................................................................................................................................
زن
عمری زلال در بوسه ای طويل
که باروری دريا را صد ساله ميکند.
زن
ØØ¶ÙˆØ± برهنه ای از بلوغ باغ.
زن
ØØ¬Ø§Ø¨ ØÙˆØµÙ„Ù‡ بر غريزهَ غيظ.
زن
ص�و� خستهَ ايستگاه و آينه،
اندوه نان و ترانهَ تسکين.
زن
خروج خون کبود از رگ Ù„ØØ¸Ù‡ ها.
زن
رختشوی سی ساله ای از خواب ها و گريه ها
از شوش,
جواديه،
نازی آباد،
يا ميدان �وزيه.
..............................................................سيّد علی صالØÛŒ................................................................